همه متهمان ماجرای ورزشگاه تبریز
لیگ برتر فوتبال تمام شد، اما بیش از قهرمانی پنجم سپاهان و ناکامی خجالتآور سرخآبیها، اتفاقات تلخ و شگفتآور تبریز در یادها باقی مانده و نقل محافل شده است.
ابتدای فصل چهاردهم و پس از قرعهکشی لیگ برتر وقتی دیدار شهرآورد به روز پایانی افتاد همه تصور میکردند که هفته پایانی لیگ جنجالیتر از همیشه باشد؛ همه درست فکر میکردند، اما جنجال هفته آخر نه در تهران، بلکه در تبریز رخ داد.
در ورزشگاه آزادی همه چیز آرام و بیدردسر انجام شد و قرمزپوشان تهرانی داربی را فتح کردند، آب هم از آب تکان نخورد. پس از اتمام شهرآورد همه نگاهها به سوی تبریز و اصفهان معطوف شد. در اصفهان همه چیز طبق انتظار پیش رفت و سپاهان به راحتی از سد حریف خود گذشت اما در تبریز، بازی بسیار زیبا و چشمنواز بود.
تراکتورسازی و نفت 3 بر 3 مساوی بودند تا این که در دقیقه 87 اتفاق عجیبی رخ داد؛ کانالهای ارتباطی، رادیویی و تصویری در ورزشگاه قطع شد و شایعهای در بین تماشاگران و نیمکت دو تیم منتشر شد که میگفت سپاهان برابر سایپا متوقف شده است.
با انتشار این خبر دروغین، بازیکنان تراکتورسازی دقایق پایانی بازی را تلف کردند و چون 10 نفره بودند ترجیح دادند وقت بازی را بکشند تا قهرمان لیگ شوند. به خیال خودشان این طور هم شد و حتی جشن قهرمانی هم گرفتند! اما چند دقیقه بعد فهمیدند که چه کلاه گشادی بر سرشان رفته و آن زمان بود که روی دیگر خود را نشان دادند. میزان عصبانیت و خشم تعدادی از هواداران تراکتورسازی، بازیکنان دو تیم و داوران را دو ساعت در ورزشگاه محبوس کرد.
حال سوال اصلی این است که چه فرد یا افرادی در بروز این اتفاق ناگوار مقصر هستند؟ متهمان جنجال تبریز به دو گروه داخلی و خارجی تقسیم میشوند. داخلیها کسانی هستند که در بازی حضور داشتند و خارجیها را کسانی تشکیل میدهند که در مسابقه نقش مستقیم نداشتند.
1- کادر فنی تراکتورسازی
متهم ردیف اول عنوان درستی برای سرمربیهای دو تیم نیست چون آنها تمام تلاش خود را کردند که تیمشان بازی فینال لیگ را ببرد. با این حال تصمیم کادر فنی میزبان برای وقتکشی در دقایق پایانی میتواند به عنوان یکی از دلایل بروز این ماجرا دانسته شود. هرچند اگر بپذیریم که تونی اولیویرا خبر دروغ تساوی سپاهان و سایپا را باور کرده باشد، باید به او حق دهیم که چنین تصمیمی بگیرد. باید معلوم شود که منبع خبر دروغ چه کسی بوده که اولیویرای پرتغالی کاملا به او اعتماد کرده است.
2- آندرانیک تیموریان
هافبک خلاق تراکتورسازی در دیدار حساس آخر فصل همه کار کرد. مرکز میدان را در دست گرفت، تیم را جلو کشید، گل زد و اخراج شد. تیموریان تا وقتی در زمین بود حاکم مرکز میدان بود، اما با اخراجش باعث شد تراکتورسازی عقب بکشد و پیروزی 3 بر یک را با تساوی تلخ 3 بر 3 عوض کند. هرچند اخراج تیموریان که به دلیل برخورد فیزیکی با بازیکن حریف صورت گرفت، در رقم خوردن تساوی بیتاثیر نبوده اما نمیشود به صورت قطعی تمام تقصیر را به گردن ملیپوش تراکتورسازی انداخت.
3- علیرضا فغانی
وقتی تیمی میبازد یا نتیجه دلخواه را نمیگیرد، همیشه اولین کسی که انگشت اتهام به سویش دراز میشود، داور است. بهترین داور حال حاضر ایران که همین چند ماه پیش فینال جام ملتهای آسیا را سوت زد، با اخراج تیموریان راه را برای بهانهجویی بازندهها باز کرد. بیشتر هواداران تراکتورسازی از مردم گرفته تا کارشناسان و اعضای کادر فنی پس از آن که فهمیدند جام قهرمانی به راحتی از کفشان رفته، بلافاصله به سمت داور برگشتند و ادعا کردند فغانی با طرح و برنامه از قبل طراحی شده و در راستای جلوگیری از قهرمانی تراکتورسازی، تیموریان را اخراج کرده است.
هواداران عصبانی که پس از بازی از داور با سنگ و تکههای سیمان پذیرایی میکردند یک لحظه هم به داور حق ندادند که بازیکن خاصی را تنبیه کند و این گونه بود که امید داوری فوتبال ایران تبدیل شد به نماد تبانی و فساد در دنیای داوری!
4- ناظر فدراسیون
ساعتی پس از پایان لیگ و زمانی که همه در انتظار شنیدن خبر موثقی درباره اتفاقات تبریز بودند، یکی از رسانهها از قول علیرضا منصوریان نوشت که ناظر بازی خبر دروغ تساوی سپاهان و سایپا را به نیمکت تراکتورسازی داده است. هرچند ناظر بازی این مسئله را به شدت تکذیب کرد، اما نقل قول منصوریان همچنان روی خروجی آن سایت باقی ماند و تیتر یک روزنامهها شد. البته فردای آن روز، سایت اصلی خبر خود را اصلاح کرد و به جای لفظ "ناظر بازی"، واژه "فردی" را قرار داد.
5- سازمان لیگ
یکی از جالبترین اتهامها مربوط به تیمی است که قهرمان شد. برخی ادعا میکنند سناریوی واقعه تبریز از سوی سازمان لیگ و رییس اصفهانیاش هدایت شده تا جام قهرمانی به تیمی برسد که مهدی تاج خود را عضوی از خانواده آن میداند. این اتهام نسبت به سایر اتهامها بسیار غیر قابل باور مینماید.
6- فرزند سرمربی پرتغالی
در کنار اظهارنظرهای مختلف، سرپرست تیم تراکتورسازی گفته که ابتدا شایعه تساوی سپاهان برابر سایپا از جمع تماشاگران به گوش پسر تونی اولیویرا رسید و او عجولانه این خبر را به پدرش گفت. این نقل قول نشان میدهد که شاید دست خارجیها – به قول امیر قلعهنویی اجنبیها – در بروز این اتفاق عجیب در میان باشد!
7- وزارت ورزش و جوانان
شاید بیربطترین اتهامی که به وزارت ورزش میشود زد دخالت در نتیجه دیدار نفت و تراکتورسازی است ، اما تعدادی از افرادی که ناکامی تراکتورسازی غم دنیا را روی سرشان خراب کرده با توسل به احساسات غلیظ، وزیر ورزش را متهم کردند که نظارت درستی روی فوتبال ندارد و او را مسئول مستقیم ماجرای عجیب تبریز دانستند.
محمود گودرزی بلافاصله دستور پیگیری ماجرا را صادر کرد و خواست که مسئول اصلی این اتفاق شناسایی شود. در همین حال مازیار ناظمی، مدیر روابط عمومی وزارت ورزش جزو کسانی بود که پسر اولیویرا را مقصر اصلی ماجرا قلمداد میکنند.
8- بلندگوی ورزشگاه!
در میان هیاهوی جشن قهرمانی کاذب تراکتورسازی، گوینده ورزشگاه یادگار امام (ره) از پشت بلندگو اعلام کرد که تراکتورسازی قهرمان لیگ برتر شده و از هواداران خواست برای آغاز مراسم اهدای جام در سکوهای خود جا بگیرند.
اعلام رسمی قهرمانی تراکتورسازی از بلندگو در غیاب کانالهای ارتباطی چون رادیو و موبایل، بر موج باور غلط تراکتوریها دامن زد.
در میان هیاهوی جشن قهرمانی کاذب تراکتورسازی، گوینده ورزشگاه یادگار امام (ره) از پشت بلندگو اعلام کرد که تراکتورسازی قهرمان لیگ برتر شده و از هواداران خواست برای آغاز مراسم اهدای جام در سکوهای خود جا بگیرند
9- دستهای پشت پرده
متهم ردیف نهم رد پایش همه جا پیدا میشود، او گاهی هست، ولی دیده نمیشود و گاهی هم نیست، ولی تصور میشود که هست. در ماجرای تبریز، قطع ارتباط تلفنهای همراه، رادیو و تلویزیون از دقیقه 87 بازی تا یک ربع پس از آن، شائبه وجود دستهای پشت پرده را تقویت کرده است.
همین مسئله باعث شده که دولت و مجلس شورای اسلامی یکصدا پیگیری ماجرا را خواستار شوند. این که چه نهاد یا فردی قدرت داشته که چنین کند، سوالی است که شاید هرگز پاسخی برایش پیدا نشود.
10- شورای تامین استان آذربایجان شرقی
در راستای اتهامی که به دستهای پشت پرده وارد است، شورای تامین استان هم خواه ناخواه دخیل است. کنترل مسائل امنیتی و ارتباطی بر عهده شورای تامین است و این نهاد است که باید مراقب بروز اختلال در وسائل ارتباطی در هنگام انجام مسابقه باشد.
11- مدیریت ضعیف فوتبال در ایران
اگر مدیریت برگزاری مسابقهها و در کل مدیریت فوتبال در ایران به نحو شایسته وجود داشت، هرگز کار به این جا نمیکشید که متهمها پشت سر هم ردیف شوند و حکایت "من نبودم دستم بود" بشود لفظ غالب در فضای فوتبال خسته ایران.
منبع : ایسنا